کاهش نرخ سود بانکی چه اثری بر بازار سرمایه دارد؟

شجاع‌الدین جهاندیده
شجاع‌الدین جهاندیده
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Twitter
تحلیل بورس

طور کلی بازار بورس اوراق بهادار در کشور ما دارای عمق کافی نیست و این موضوع سبب می شود تا درگیر نوسانات و هیجانات بسیاری شود. وقتی بازار عمق کافی نداشته باشد، انتشار هر گونه اخبار و شایعات مثبت و یا منفی می تواند به سرعت بازار را دستخوش تغییر نماید.

این روزها شاهد هستیم که بازار سرمایه در کشور و بطور مشخص بورس اوراق بهادار رمق و توانایی کافی برای جذب نقدینگی را ندارد. شاید این سوال در ذهن خیلی از افراد ایجاد شده باشد که دلیل این امر چیست؟ چرا با وجود همه اتفاقات و اخبار خوبی که در کشور و مشخصا در ابعاد سیاسی می بینیم، این بازار واکنش لازم را نشان نمی دهد؟

به نظر می رسد این موضوع دلایل متعددی داشته باشد که در اینجا به دو دسته 1) دلایل مبتنی برعوامل روانی و 2) دلایل مبتنی بر عملکرد شرکتها، تقسیم بندی شده اند. در ادامه به برخی از هر یک از این عوامل، که به نظر بنده مهمترین ها هستند و شاید از نگاه کارشناسان دیگر خیلی اولویت دار نباشند، اشاره می شود.

دلایل مبتنی بر عوامل روانی:

1- بطور کلی بازار بورس اوراق بهادار در کشور ما دارای عمق کافی نیست و این موضوع سبب می شود تا درگیر نوسانات و هیجانات بسیاری شود. وقتی بازار عمق کافی نداشته باشد، انتشار هر گونه اخبار و شایعات مثبت و یا منفی می تواند به سرعت بازار را دستخوش تغییر نماید. این تغییرات به حدی هیجانی است که گاهی اثرات اخبار مثبت و منفی روی قیمت ها و شاخص بورس، بسیار فراتر از آنچه عملا در عملکرد شرکت های حاضر در بورس یا فرابورس اثرگذار می باشد، می گردد و شاهد آن هستیم که قیمت ها بی رویه بالا یا پایین می روند و سپس که هیجانات زودگذر از بازار حذف می شوند خریداران یا فروشندگان به ارزیابی عملکرد خود می پردازند و چه بسا به اشتباهات خود پی می برند.

در چنین شرایطی کافی است اخبار دیگری که خیلی اثرگذار نیستند منتشر شود و این دسته از افراد که تعدادشان کم هم نیست سعی می کنند تا جلوی اشتباهات خود را بگیرند که نتیجه آن وارد شدن در فضای معاملات گاه بی منطق است و نتیجه آن متضرر شدن جمع زیادی از سهامداران خرد و سرخورده شدن آنها است. این کار می تواند سبب خروج عده زیادی از افراد از بازار شود و در نتیجه جلوی افزایش عمق بازار را می گیرد.

2- بازار بورس اوراق بهادار به دلیل همان عمق ناکافی که در بند قبلی اشاره شد، می تواند محمل مناسبی برای برخی سودجویان باشد که از فرصتهای پدید آمده در بازار حداکثر بهره برداری را به نفع خود بنمایند. ممکن است حتی در مواردی فرصتها را خود ایشان ایجاد نمایند. مثلا روی سهامی که به لحاظ بنیادی تقریبا خوب هستند و شرایط خاص دیگری نیز دارند شروع به سفته بازی می نمایند و بی رویه قیمت یک یا چند سهم در بازار را در شرایط خاص که اخبار مثبت نیز بازار را حمایت می کند بی رویه بالا می برند و سپس در موقعیتی مناسب که به سود مورد انتظار خود دست یافته اند، با انتشار اخبار و شایعات در مورد آن سهام، برخی افراد را علاقمند به سهام کرده و سهام خود را با قیمت بسیار غیرواقعی به آنها می فروشند و از این مرحله به بعد است که هیچ عاملی نمی تواند جلوی سقوط قیمت سهم را بگیرد. این کار سبب ایجاد نوسانات بی مورد و در نتیجه سرخورده شدن بسیاری از افراد می شود که نقدینگی خود را به امید کسب سود وارد بازار کرده اند.

3- وجود قوانین و مقررات گاه غیرشفاف و نیز وجود برخی نهادهای ایجاد شده برای حمایت از برخی سهام و یا بطور کلی بازار نیز در برخی موارد می تواند به خروج نقدینگی از بازار دامن زده و اجازه ندهد تا بازار روند خود را بطور طبیعی دنبال نماید. بطور مثال ایجاد نهادهایی چون صندوق توسعه بازار و یا صندوقهای خاص بازارگردان و یا سپاس و …. همگی می تواند دلهره و ترس زیادی در افراد عادی و سهامداران خرد ایجاد نماید.

عملکرد این نهادها در برخی موارد به گونه ای است که هیچ منطق قابل قبولی ندارد. بعبارتی در اینکه وجود چنین نهادهایی ممکن است ضرورت داشته باشد شکی نیست اما نحوه عملکرد این نهادها در بیشتر موارد در کشور ما سبب بروز مشکلات عدیده برای بورس شده و می شود. عرضه های نابهنگام در شرایط نامناسب بازار و یا خریدهای غیر منطقی در رنج های مثبت بازار و …. همگی نشان از عدم مدیریت صحیح این دسته از نهادها و یا عدم وجود نظارت کافی بر عملکرد آنها از سوی نهادهای ناظر دارد.

4- نکته دیگر سهامداران عمده هستند که متاسفانه در موارد متعددی معاملات بازار را هدایت می کنند و اجازه نمی دهند تا بازار توانمندی خود را و انرژی لازم را برای افزایش بدست آورد و یا به سرعت سبب تخلیه انرژی بازار می شوند. نمونه بارز این پدیده را در عرضه های اخیر برخی سهام از سوی اشخاص حقوقی شاهد بوده و هستیم. این موضوع به شدت سبب آسیب رسانی به ماهیت بازار شده و سهامداران خرد و سرمایه گذاران فردی بازار را به این نتیجه می رساند که تجزیه و تحلیل و عملکرد شرکت خیلی در تعیین قیمت سهم نقشی ندارد و این سهامداران عمده هستند که می توانند در برخی موارد قیمت ها را بی رویه جابجا کنند. این موضوع سبب می شود تا افراد رغبت کافی برای حضور و ماندن در بازار و برخی سهام خاص را نداشته باشند.

5- نکته قابل ذکر دیگر اینکه برخی عرضه های اولیه سنگین در شرایطی که بازار آمادگی لازم را برای آن ندارد، می تواند مجددا به افت بازار دامن زده و بسیاری از افراد به امید کسب سود مناسب در مدتی کوتاه از محل عرضه های اولیه مبادرت به حراج سهام خود نموده و در هر قیمتی آن را می فروشند. این کار سبب می شود تا نوسانات بی مورد در بازار پدید آمده و افراد نتوانند ارزیابی درستی از اثرات اخبار و انتشار گزارش عملکرد شرکتها بر روی قیمت سهام داشته باشند. در چنین شرایطی بازار سردرگم می شود و سهام قیمت واقعی خود را نمی یابند.

دلایل مبتنی بر عملکرد شرکت‌ها:

1- واقعیت این است که درست است فضای کشور نسبت به آنچه در سال گذشته بود، بهتر شده و امیدواری ها نسبت به آینده افزایش یافته است، لیکن باید توجه داشت که صرف امیدواری به آینده آن هم در فضایی سرشار از نااطمینانی که هر روز گریبانگیر بازار می شود، نمی تواند اثربخشی روی عملکرد شرکتها داشته باشد. بعبارتی تا تغییر محسوسی در روابط و مقررات و … رخ ندهد، نمی توان انتظار داشت عملکرد شرکت ها تحت تاثیر قرار بگیرد. از این رو با ایجاد فضای امیدوارکننده در کشور، بازار بلافاصله واکنش هیجانی نشان داده و قیمت سهام و شاخص بورس بطور غیر واقعی به سمت بالا حرکت می کند.

این حرکت آنقدر شارپ است که بسیاری از بازار جا می مانند و فکر می کنند که به هر قیمت ممکن باید وارد بازار شوند. نتیجه این قضیه می تواند عرضه های سنگین تر در قیمت های بالاتر را رقم بزند که منجر به افت بازار می شود. این موضوع کاملا منطقی است، چرا که برخی سهامداران احساس می کنند این سهم تحت هر شرایطی، نمی تواند معجزه کند. بعبارتی عملکرد شرکت در نتیجه فضای ایجاد شده تغییر محسوسی حداقل در میان مدت نمی کند لذا تغییر قیمت بی منطق است و از این رو شروع به عرضه های سنگین در قیمت های بالا شده و بازار افت می کند.

2- سوابق قبلی از نحوه عملکرد دولتمردان و نیز طرفهای خارجی مقابل نشان داده است اطمینان صد در صدی برای بروز توافق یا تفاهم و یا …. وجود ندارد. دلیل این امر واضح است چون برای امضای هر گونه توافق یا… باید حتما مجلس نیز علاوه بر دولت نظر بدهد و تضمینی وجود ندارد که همه همراستا عمل کنند. در چنین فضایی با کوچکترین تحرکات رو به عقب در مذاکرات و یا تحریم ها و ….. بازار به سرعت به سمت اصلاح قیمت ها به سمت پایین واکنش نشان می دهد و نتیجه آن بی رمقی بازار و سرکوب شدن امیدها است. این موضوع هم چنین می تواند فضای ایجاد شده برای بهبود عملکرد شرکت ها در نتیجه بروز هر گونه توافق را دگرگون نماید.

3- عملکرد بسیاری از شرکتهای حاضر در بازار بورس اوراق بهادار یا فرا بورس، به وضعیت و جهت گیری قیمت دلار و یا نفت بستگی دارد. به عنوان نمونه شرکتهای پتروشیمی و یا پالایشی از این دسته هستند. این موضوع سبب سردرگمی خریداران سهام در بازار می شود. چرا که هر دو جهت گیری مثلا قیمت دلار می تواند به ایجاد یاس و سرخوردگی بدل شود. اگر در نتیجه ایجاد توافق، قیمت دلار اندکی کاهش یابد قاعدتا دسته ای از شرکتها که صادر کننده اند آسیب می بینند و عملکرد مثبتی نخواهند داشت، پس میل و رغیبت برای خرید سهام آنها کاهش می یابد. از سویی هر گونه عدم توافق که منجر به حرکت قیمت دلار به سمت بالا شود می تواند فضای امیدواری را در مجموع منفی کرده و همه شرکتها را متاثر نماید. لذا در این جنبه نیز رغبت برای خرید کم می شود. به این موضوع قیمت نفت و اثرات آن را نیز می توان اضافه نمود.

4- عملکرد برخی شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار یا فرابورس به دلیل اینکه هنوز مدیریت آنها دولتی مانده و یا دولت در سایه بر انتخاب آنها اثرگذاری قطعی دارد سبب شده تا اطمینان کافی نسبت به بهبود عملکرد شرکتها در نتیجه هر گونه توافق و …. وجود نداشته باشد. در این رابطه باید گفت مادامی که دولت مدیریت را همچون مالکیت واگذار ننماید، وضعیت بصورت چشمگیری بهبود نمی یابد.

در مجموع به نظر می رسد عوامل فوق به همراه برخی عوامل اثرگذار دیگر سبب می شوند تا بازار بورس اوراق بهادار نسبت به فضای ایجاد شده واکنش نشان ندهد و یا اینکه تصور عمومی را برآورده ننماید.

تحلیل اثرات کاهش نرخ سود سپرده های بانکی بر بازار بورس اوراق بهادار:

در رابطه با اثرات کاهش نرخ سود بانکی بر بازار بورس نیز بحث های زیادی در محافل عمومی مطرح شده و کارشناسان نظرات بسیار متفاوتی در این رابطه دارند. به نظر می رسد:

در نگاه اول کاهش نرخ سود سپرده های بانکی مثلا به میزان دو درصد، بتواند سبب مهاجرت سپرده های بانکی به بازارهای موازی از جمله بورس گردد. این مطلب به لحاظ مبانی موجود در علم اقتصاد، کاملا درست است. اما باید دید در عمل این اتفاق در اقتصاد ایران نیز می افتد. به نظر بنده کاهش نرخ سود سپرده های بانکی، در کوتاه مدت به دلیل هیجانات ایجاد شده در بازار و بحث گرفتن پی به ای، منجر به افزایش قیمت سهام می گردد. به اعتقاد این جانب در ازای کاهش دو درصد در نرخ سود سپرده ها امکان گرفتن حداکثر یک واحد پی به ای وجود دارد. اما موضوع حایز اهمیت این است که چنین افزایشی پایدار نخواهد ماند و مهمترین دلایل آن نیز عبارتند از:

1- سیستم بانکی همواره با استفاده از برخی ابزارهای خاص و برای مشتریان خاص تلاش می کند تا به هر ترتیب ممکن مشتریان خود را حفظ نماید. لذا انواع و اقسام جدید از سپرده های خاص و ویژه و .. تعریف می شود که عملا کاهش نرخ سود اتفاق نمی افتد. باید توجه داشت در اقتصادی مثل ایران که عطش اخذ تسهلات از سیستم بانکی به هر قیمت بالا است و اینکه بانکها بخشی از منابع خود را در فعالیتهای سرمایه گذاری بناچار درگیر می کنند، سیستم بانکی اجازه نخواهد داد براحتی منابع از دست بروند و بدیهی است با هر ترفندی سعی درحفظ آنها خواهد داشت. از این رو تلاشهای صورت گرفته در این رابطه از سوی نهاد ناظر ممکن است به بار ننشیند. نتیجه این امر عدم تزریق نقدینگی به بازار بورس خواهد بود و به تبع آن در گذر کوتاهی از زمان افزایش قیمت ایجاد شده اندک و یا حذف می گردد.

2- وجود انواع و اقسام صندوقهای سرمایه گذاری و سایر انواع اوراق بهادار و …. در بازار با نرخهای سود بسیار بالاتر از نرخهای اعلامی رسمی بانک مرکزی، سبب می شود تا واکنش چندانی از سوی کسانی که به این نرخهای بالاتر دسترسی دارند و تعدادشان زیاد و شاید بیش از 90 درصد حجم کل را تشکیل می دهند، برای ورود به بازارهای موازی از جمله بورس صورت نگیرد و کماکان بازار بورس از تقاضای جدید بی بهره بماند.

لیکن چنانچه ترتیبی داده شود که نرخ ها در بازار بطور کلی و بصورت واقعی کاهش یابند اثرگذاری روی پی به ای حتمی است و می تواند قیمت ها و در نتیجه شاخص را به سمت بالا حرکت دهد.

اگر چشم انداز اقتصاد به سمت رفع تحریم ها و امضای توافق(در عمل) پیش برود:

در چنین شرایطی به نظر می رسد صنایع پیشرو در بورس اوراق بهادار صنایعی باشند که به شدت از این قضیه منفعت کسب می کنند. بدیهی است گروههایی مثل خودروسازان و قطعه سازان، حمل و نقل، گروه بانکی و لیزینگ ها، با سرعت بیشتر و البته به نسبت بیشتری از این محل منفعت می برند. به عنوان نمونه در نتیجه گشایش نقل و انتقالات و فعالیتهای بین الملل، سیستم بانکی می تواند کارمزدهای مناسبی کسب نماید که در شرایط تحریم ها امکانپذیر نبوده است. در عین حال باید فراموش نکنیم که حتی در چنین شرایطی نیز نباید انتظار داشت معجزه ای رخ دهد و توان شرکتهای مذکور محدود است و لذا سرمایه گذاران باید با دید باز و تحلیلی منطقی در این دسته از سهام سرمایه گذاری نمایند.

باز هم به عنوان نمونه باید توجه شود که وضعیت کلی سیستم بانکی در کشور ما به گونه ای است که امروزه دچار معوقات بسیار زیاد هستند و مشکلات بسیار زیاد دیگری نیز دارند که باید به مرور رفع گردد. لذا نباید انتظار داشت ماهیت این شرکتها بواسطه رفع تحریم ها و توافق تغییر جدی نماید.

کارشناس بازار سرمایه- اسدالله جلال آبادی

 

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

نام شرکتویژگی‌هاامتیاز
کارگزاری آگاه
  • باشگاه مشتریان با جایزه
  • نرم‌افزار معاملاتی پیشرفته
  • دریافت اعتبار معاملاتی
  • خرید آنلاین صندوق‌ سرمایه‌گذاری
  • ثبت‌نام آنلاین برای کد بورسی
ثبت نام در بورس

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

نام خدماتویژگی‌ها
دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال
  • دوره‌های حضوری + غیرحضوری
  • شناخته‌شده‌ترین اساتید
  • در سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته
  • ارائه مدرک معتبر گذراندن دوره

به اشتراک بگذارید:

Twitter
LinkedIn
WhatsApp
Telegram
Email
شجاع‌الدین جهاندیده

شجاع‌الدین جهاندیده

در بورسینس با مقالات آموزشی، دوره‌های آنلاین و کتاب‌ها و... به شما کمک می‌کنیم درآمد بیشتری داشته باشید و سود بیشتری از سرمایه‌گذاری کسب کنید. *** در توئیتر فالو کنید: https://twitter.com/jahandide
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عناوین مطلب