به گزارش بورسینس به نقل از دنیای اقتصاد ، از ابتدای هفته جاری با جسارت و درایت مسوولان سازمان بورس، شاهد حذف ابزار معاملات گروهی (یا همان خرید با کد بدون نام موسوم به «ددد» بودهایم؛ اقدامی که با توجه به زمینه ایجاد بیعدالتی و برخورد سليقهاي با سرمایهگذاران از مدتها قبل مورد انتقاد کارشناسان بود و اینک شاهد تحرك مثبت مدیریت سازمان بورس در جهت جامه عمل پوشاندن به اين انتظارها هستیم.
حال وقت آن است که این اقدام در خور تحسین را به فال نیک گرفته و با توجه به رشد چشمگیر فعالیت بازار سهام و ورود آن به فاز جدیدی از توسعه و ورود سرمایهگذاران تازه در اندیشه تداوم این روند مبارک و رفع دیگر محدودیتهای متعلق به دوران گذشته باشیم.
به طور کلي در بازارهاي مالي در سطح جهان، اعمال محدوديتهاي معاملاتي از سوي نهادهاي ناظر، ارتباط مستقيمي با ميزان رشد و توسعهيافتگي بازار دارد. بدين معنا که هر چه بازارهاي مالي از عمق و گستردگي بيشتري برخوردار باشند، با قوانين و محدوديتهاي کمتري در ساز و کار معاملاتي مواجه خواهند بود. تاريخچه فعاليت بورس تهران در يک دهه گذشته نشان ميدهد که کمعمق بودن بازار و طيف نسبتا محدود مشارکتکنندگان فعال (کمتر از 5 درصد جمعيت کشور) منجر به افزايش حساسيت مسوولان و تدوين محدوديتهايي در انجام معاملات سهام از طريق تعيين محدوده نوسان روزانه و اعمال حجم مبنا شده است.
در سالهاي 78 تا 82، دامنه نوسان قيمت سهام شركتها با P/E آنها تعيين ميشد، به نحوي که سهام با P/E کمتر از 5/5، دامنه نوسان 5 درصدي، شركتهاي با P/E بين5/5 تا 5/7، دامنه نوسان 5/2 درصد و سهام داراي نسبت قيمت به درآمد بالاتر از 5/7، تنها يک درصد قابليت نوسان روزانه قيمت داشتند. از سال 82 تا 84 اين محدوده به 5 درصد و بدون در نظر گرفتن P/E تغيير يافت و مفهوم حجم مبنا براي نخستين بار در ساز و کار معاملاتي وارد شد. بر اساس اين مفهوم، روزانه تعداد مشخصي از سهام شركتها بايد مورد دادوستد قرار گيرد تا ميانگين وزني قيمت سهام (با رعايت محدوده نوسان) در قيمت پاياني لحاظ شود.
در صورتي که حجم معاملات کمتر باشد، به تناسب حجم معامله نسبت به حجم مبنا، ميزان نوسان قيمت پاياني نسبت به ميانگين روزانه کمتر خواهد بود. بهرغم پيچيدگيهاي مربوط به قانون حجم مبنا، تجربه سالهاي 82 تا 84 (و نيز فعاليت چهار ساله بازار فرابورس) نشان ميدهد که به طور کلي دامنه نوسان پنج درصدي قيمت سهام، الگويي موفق تر در تعادل بخشي به نوسانات بازار در کوتاه ترين زمان ممکن بوده است. اين رويه با كاهش محدوده نوسان قيمت از 5 به 2 درصد و بهكارگيري حجم مبنا در سالهاي بعد عملا معکوس شد و منجر به کاهش نقد شوندگي بازار سهام شد، تا اينکه هيات مديره شركت بورس اوراق بهادار در ارديبهشت سال 87 مجددا افزايش دامنه نوسان قيمتي روزانه از 2 به سه درصد را تصويب کرد.
در ادامه و در دو مرحله (يکي در آبان 88 و ديگري در ارديبهشت 89) با افزايش دامنه نوسان سهام از 3 به 4 درصد و همچنين كاهش حجم مبناي شرکتهاي بزرگ بورس، بار ديگر کاهش محدوديتهاي معاملاتي در دستور کار مسوولان شرکت و سازمان بورس قرار گرفت. علاوه بر اين، ريیس سازمان بورس در مصاحبههای متعدد از گذشته تا به حال از امکان تجدیدنظر در محدوده نوسان و حجم مبنا پس از انجام بررسیهای لازم خبر داده است. ضرورت توجه به این موضوع در برهه کنونی با نگاهی به وضعیت بازار روشنتر میشود. نوسانات بورس در سال جاري به ويژه در ماههای اخير نشان ميدهد که با افزايش حجم معاملات و ورود نقدينگي جديد، معضل صفهاي خريد و فروش بار ديگر در بازار سرمايه کشور خودنمايي ميکند.
اين مساله منجر به افزايش بيدليل هيجانات سرمايهگذاران، پررنگ شدن بيش از اندازه ريسک بازار نزد مشارکتکنندگان جديد و نيز تشکيل سريع صفهاي خريد و فروش يعني انباشت تقاضاي خريد و فروش در دو انتهاي بازه هشت درصدي شده است.
تشکيل مکرر صفهای تقاضا، آثار نامطلوبي بر روند معاملات بر جاي ميگذارد که به برخي از آنها در ادامه فهرست وار اشاره ميشود:
1- عامل وجود «صف»، محمل خوبي براي کمرنگ شدن تحليلگري و تقويت شايعهپردازي در بازار است. به اين ترتيب برخي سرمايهگذاران که آگاهي کمتري نسبت به فرآيند ارزشگذاري و تحليل سهام دارند، با نگاه به تابلوي عرضه و تقاضا تصميمات خود را با روند اين صفها تنظيم ميکنند و عملا وجود صف خرید و فروش (به غلط) به معیاری جهت تعیین مرغوبیت سهام تبدیل میشود. به اين ترتيب به هنگام تشکيل صفهاي خريد، سرمايهگذاران بعضا بدون داشتن تحليل دقيق از اوضاع و شرايط سهام مزبور به صفهاي خريد ميپيوندند. در صفهاي فروش نيز سرمايهگذاران از ترس قفل شدن معاملات و بلوکه شدن سرمايه خود، درخواستهاي خود را در صف فروش قرار ميدهند و به اين ترتيب خريداران نيز با در گير شدن در نوعي ترس رواني، يکي پس از ديگري عقب نشسته و روند نزولي تشديد ميشود.
2 – وجود صفهاي خريد و فروش امکان سوءاستفاده معاملهگران بزرگ از روندهاي جاری معاملاتي را فراهم ميآورد. سهامي که صف خريد دارد، همواره ميتواند با تقويت تقاضا توسط مالکان عمده مواجه شود و به اين ترتيب با قرار دادن دستورهاي خريد در انتهاي صف، جذابيت خريد سهم را براي سرمايهگذاران بيشتر جلوه دهد (هرچند امید است این روند با حذف کد معاملات گروهی تا حدی قابل کنترل باشد).
در مواقع تشکيل صف فروش نيز معاملهگران عمده با ايجاد تقاضاي فروش کاذب ميتوانند نسبت به ايجاد رعب در سرمايهگذاران و پايين آوردن قيمت سهم به اهداف خاص، توفيق يابند. هر چند سازمان بورس با تشديد نظارت بر سفارشهاي مشتريان سعي در محدود کردن اين رويه دارد، اما روابط کارگزاران با مشتريان بزرگ و نيز سابقه اين اقدامات حکايت از تاثير محدود نظارتها بر اهداف مشتريان عمده دارد.
3- در شرايط فعلي، رشد فزاينده قيمت برخي سهام عمدتا بدون تحليل و با پشتوانه وجود همين صفهاي خريد انجام ميپذيرد. اين روند طبيعتا در مقطعي منجر به ورود سهامداران عمده و عرضههاي سنگين ميشود. در اين مرحله با فرونشستن تقاضاي خريد، از آنجا که بخشي از اين تقاضا صرفا جهت استفاده از موقعيت رشد روزانه قيمت و صفهاي خريد به وجود آمده است، احتمال معکوس شدن روند و تشکيل صفهاي فروش به منظور تعديل قيمتها زياد است. تشکيل اين صفهاي خريد و فروش مکرر به جای کنترل نوسانات (که هدف نهاد ناظر بوده است) عملا بر شدت نوسانات افزوده و ريسک سيستماتيک بازار را بيجهت بالا ميبرد.
شاهد این مدعا را میتوان با انجام تحقیقات آماری بر روند معاملات روزانه در بورسهای توسعه یافته جستوجو کرد؛ جایی که با وجود عدم این محدودیتها، میزان نوسان روزانه قیمت سهام به مراتب کمتر از بورس تهران است. بدین ترتیب، وجود محدودیتهای معاملاتی مورد بحث (محدوده نوسان و حجم مبنا) در عمل به جای کنترل نوسانات، موجب حركت بیش از اندازه قیمتها (Over reaction) و افزایش غیرضروری تلاطم نرخها میشود.
4- وجود صف خرید و فروش محمل خوبی برای به تاخیر انداختن تصمیم معاملهگران بالقوه و کاهش نقدشوندگی بازاراست. در سهامدارای صف خرید، دارنده فعلی سهام ترجیح میدهد فروش سهام را فعلا به تعویق انداخته تا از احتمال بالای یک رشد چند درصدی دیگر در روز بعدی بهرهمند شود؛ حال آنکه در غیاب این محدودیت او هرگز نمیتوانست از این نوسان مطلوب مطمئن باشد. به عبارت دیگر، تشکیل صف خرید معمولا تضمینکننده بازدهی مثبت بعدی برای مالک فعلی سهم است که انگیزه عرضه را به شدت کاهش میدهد.
عکس این قضیه در هنگام وجود صفهای فروش نیز صادق است؛ آنجا که متقاضیان هر گاه هنگام تشکیل صف فروش، خرید خود را به تعویق بیندازند با ضریب خطای ناچیزی در روزهای بعدی موفق به ابتیاع سهام با قیمت نازلتری میشوند.
بدیهی است این روند به طور مستقیم زمینه ساز کاهش نقدشوندگی بازار و ایجاد نوعی رانت در دادوستدها است. با جمعبندی موارد فوق ميتوان گفت که اقدام مديريت بازار در جهت کاهش محدودیتهای کنونی معاملات روزانه (به عنوان مثال افزايش محدوده نوسان از 4 درصد کنوني به 5 درصد و حذف حجم مبنا)، منجر به دورتر شدن از شرايط تشکيل صفهاي خريد و فروش و رفع نارساييهاي مورد اشاره به ویژه در شرایط پر تب و تاب کنونی بورس تهران ميشود.
اين اقدام ميتواند به عنوان گام مهم دیگری در جهت افزایش کارآیی و نقدشوندگی بازار تلقی شود و همچون اقدام شایسته اخیر در حذف معاملات گروهی، گرايش بيشتر سرمايهگذاران به تحليل حرفهای و تعدیل یکی از چالشهاي ديرينه بازار سرمايه و رانتهاي حاصل از آن را موجب شود.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
| ![]() | ![]() |
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود: