کامیار فراهانی : ما هیچ كدوم ارزش‌گذاری سهام را بلد نیستیم !

بورسینس – آموزش بورس، ارز دیجیتال و سرمایه گذاری انجمن ها انجمن گفتگوی بورسی کامیار فراهانی : ما هیچ كدوم ارزش‌گذاری سهام را بلد نیستیم !

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • #29134

    ما هیچ كدوم ارزش‌گذاری سهام را بلد نیستیم، به جاش ضرب كردن بلدیم. ما بلدیم EPS تخمین بزنیم و بعدش ضربدر ٥ و ٦ كنیم و بگیم این سهمه اینقدر می ارزه.

    اجازه بدید یه داستان از ارزش گذاری سهام براتون تعریف كنم. شاید منظورم رو بهتر متوجه بشید:

    سال ٨٦ بود. فولاد مباركه كلافه مون كرده بود. عین پاندول ساعت بین ٣٠٠ تومان تا ٣٥٠ تومان نوسان می كرد. جوری شده بود كه  بعضی وقتها كه  ٣٥٠١ ریال رو روی تابلو می دیدیم، نفسمون تو سینه حبس می شد و ضربان قلبمون بالا می رفت ولی بعدش یكی رنج رو می كشید تا ٣٤٥ و ادامه ماجرا.

    از آذرماه درگیر فولاد مباركه بودیم. فكر می كردیم قیمت ها در بازار داخلی باید صعود كنند و با صعود قیمت ها عایدی فولاد مباركه  هم امسال بیشتر میشه،  هم سال بعد. ولی به هركی می گفتیم فولاد داریم بهمون لبخندی می زد و می گفت چرا فولاد؟ با ٥٠ تومان سود بهش چه پی به ای می دید؟

    داستانی داشتیم. تىوری های ما در مورد بازار فیزیكی فولاد كاملا درست داشت اجرا می شد. قیمت ها هر روز سقف های جدیدی رو می شكستند ولی، فولاد مباركه از جاش جم نمی خورد. باور كنید درختی كه تو حیاط بود سرعت رشدش از فولاد مباركه بیشتر بود.

    حدود ٦ ماه اوضاع همینطوری بود. مثل همیشه یه عده آدم باحالی هم وجود داشتند كه با متلك و شوخی گاه و بیگاه یه حالی بهمون می دادند. اونایی هم كه دلسوز تر بودند می گفتند اقا جان ٥٠ تومان سود ضرب در ٧ میشه ٣٥٠ چه انتظاری از بازار دارید؟

    آذر- دی- بهمن اسفند طی شد. فولاد سود سال بعدش رو اعلام كرد ٦٠ تومان. ما می گفتیم حداقل ٨٥ تومان.
    باز استدلال ها شروع شد. خب ٦٠ ضرب در ٥ میشه ٣٠٠ تو مجمع  هم كه همه ی سود رو تقسیم نمی كنه ٣٥٠ خوبشه دیگه.
    فروردین هم با همون ٣٠٠ تا ٣٥٠ گذشت. هیچی نشد كه نشد. واقعا اون چند ماه دوران سختی بود. فكر كنید چند ماه یه سهمی رو دارید كه بزرگترین سهم بازاره. همه میگن این با این حجمش تكون نمی خوره. ٥٠ رو هم ضرب می كنند تو ٦ میگن ٣٠٠ تومان بیشتر نمی ارزه. یادمه اونقدر محاسباتم رو چك كرده بودم كه عدد ها رو حفظ شده بودم.

    آخرای اردیبهشت یهو ورق برگشت. فولاد یهو شروع كرد كوبیدن هر روز مثبت. باورتون نمیشه ولی كل خردادماه رو فولاد یه تنه مثبت می زد. آخرای خرداد حوالی ٥٠٠ تومان بسته شد رفت مجمع. تو مجمع ٥٠ تومان سود تقسیم كرد. اطلاعیه سه ماهه داد و سودش رو ٩٠ تومان اعلام كرد. قیمت بازگشایی ٦٠٠ تومان! فولاد تو یك ماه و یك هفته حدود ١٠٠ درصد بازدهی داده بود.

    روز بازگشایی كه نه، لحظه بازگشایی هرچی سهم داشتم فروختم. ارزش فولاد مباركه ٥٠٠ تومان بود و قیمت ٦٠٠ تومان اون هم بعد از ٥٠ تومان تقسیم سود رویایی بود. فردای روز بازگشایی فولاد صف خرید بود. همه یهو به این نتیجه رسیده بودند فولاد یه گزینه ی طلاییه. صف خرید و حجم معاملاتش شگفت انگیز بود. كل بازار فولاد می خریدند.

    ماجرا برعكس شده بود. تا دو ماه پیش ما فولاد داشتیم و همه نداشتند. الان همه داشتند و ما نداشتیم.

    یادمه عصر روز دوم بعد از بازگشایی تو یه جلسه ی تحلیلی بودم. یارو یجوری می گفت فولاد مباركه ١٠٠٠ كه من با خودم می گفتم كاش حالا خیلی هم عجله نمی كردم واسه فروختن.

    می گفتم اخه لعنتی ها چطوری میگید فولاد هزار تومان به منم یاد بدید روش محاسبتون رو. می گفت ببین دوست من فولاد فیزیكی  الان دو ساله داره سالی ٢٠٪‏ میره بالا تو فكر كن سال دیگه جای ٢٠٪‏، بدبینانه ١٥٪‏ بره بالا سودش میشه ١٥٠ تومان.

    من می گفتم اخه چرا فكر می كنید فولاد قیمتش می تونه همینطوری تا قیام قیامت بره بالا؟
    ارزش گذاری از نظر بازار فقط یك حالت داره اونم عبارته از سود ضربدر ٥ یا با ارفاق ٦.
    از نظر بازار
    اگر سود فولاد ٢٠ تومان باشه قیمتش باید بین ١٠٠ تا ١٢٠ باشه
    اگر ٥٠ تومان باشه باید بین ٣٠٠ تا ٣٥٠ تومان باشه
    اگر٩٠ تومان باشه باید ٥٤٠ باشه
    و…
    اگر هم قیمت غیر از این بود،  یا سفته بازیه یا تحلیل جواب نمیده.
    ———-
    نه عزیزان من اسم این ارزش گذاری نیست. خودمون رو گول نزنیم. هزار تا شیت اكسل هم بسازیم و توش سود محاسبه كنیم تا وقتی بی دلیل و بی حساب كتاب ضربدر ٥ و ٦ می كنیم  و ارزش محاسبه می كنیم آب در هاون می كوبیم.
    ما هنوز از درك مفهوم نرخ رشد یا بازده مورد انتظار عاجزیم. ما اكسل نویس های خوبی شدیم.
    داموداران میگه پشت همه ی عدد و رقم های ارزش گذاری یه داستان وجود داره. لمس اون داستان از همه ی عدد و رقم ها مهم تره.
    آیا وقتی داریم پتروشیمی خارك رو تحلیل می كنیم، داستان متانول تو جهان رو یاد می گیریم؟
    اوج هنرمون تحلیل حساسیت ه. متانول بشه ٢٥٠ دلار سود میشه فلان قدر بعد اون سود دوباره ضرب میشه در ٥ و ٦ میشه ارزش .
    حالا متانول بشه ٣٠٠ دلار سود میشه فلان قدر بعد دوباره ضربدر ٥ و ٦.
    حالا دلار بشه ٣٨٠٠ تومان سود میشه فلان قدر دوباره ضرب در ٥ و ٦.
    حالا اگر نرخ بهره بشه ١٥٪‏ جای ٥ باید ضربدر ٦ كنیم
    و…
    البته واقعیت اینه كه حق داریم. كسی غیر از این بهمون یاد نداده. كتاب های مالی مون همه ضعیف اند و نگاه قرن بیستمی به موضوع دارند. هیچكس در مباحث ارزش گذاری كار درست و حسابی انجام نداده. تحلیلگر های ما ارزش گذاری نمی كنند سود امسال رو در سناریو های مختلف حساب می كنند ( الحق و الانصاف این كار رو خوب می كنند) و در نهایت نتیجه رو ضربدر ٦ می كنند.

    استادای مالی ما هیچ كدوم نیازی به بازآموزی تو خودشون احساس نمی كنند.

    به آزمون های تحلیلگری سازمان توجه كنید كتاب های مرجع رو مطالعه كنید. همون بحث های قدیمی همون پورتفوی بهینه همون مدل چند عاملی همون نسبت های قرن بیستمی.

    نمی خوام سرتون رو درد بیارم و بشینم براتون ریشه یابی كنم كه چرا این اتفاق افتاده ولی، اگر بخوام تو یه جمله بگم باید بگم بزرگترین مشكل تحلیل فاندامنتال و علم ارزش گذاری اینه كه توسط دانش آموختگان علوم مالی گروگان گرفته شده است. برعكس تحلیل تكنیكال كه صد ها نفر از رشته ها و علوم مختلف با افكار متفاوت برای بالندگیش زحمت كشیدند.

    نوشته شده توسط کامیار فراهانی، مترجم کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی جان مورفی

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.