نابرابری اقتصادی چیست؟ آیا وجود آن در جوامع امری ناگزیر است؟

نابرابری اقتصادی

نابرابری اقتصادی به معنای وجود شکاف بین درآمد و ثروت افراد است.

این شکاف و اختلاف می‌تواند بزرگ و قابل توجه باشد. نشریه فوربس (Forbes) تا سال 2021، تعداد میلیاردرهای جهان را 2,755 نفر اعلام کرد.

در عین حال، برآورد بانک جهانی این بود که تا سال 2021، بیش از 711 میلیون نفر با درآمد روزانه کمتر از 1.90 دلار زندگی می‌کنند و امورات‌شان را می‌گذرانند.

عناوین مطلب:

البته این پیشرفت بزرگی است؛ چرا که در سال 1990، بیش از 1.9 میلیارد نفر از جمعیت جهان در فقر شدید زندگی می‌کردند و تنها 269 میلیاردر در جهان وجود داشت!

بعضی افراد این آمار و ارقام را به عنوان مدرکی برای اثبات این ادعا می‌بینند که رشد اقتصاد و خلق ثروت به نفع همه است و وضع تمام افراد را بهتر می‌کند.

در طی 30 سال گذشته ثروت جهانی افزایش یافته و در مجموع، استانداردها و کیفیت زندگی بهتر شده است.

بیشتر بخوانید: چرا ثروتمندان ثروتمندتر می‌شود؟

اما افراد دیگری هستند که ماجرا را به شکل متفاوتی می‌بینند. آن‌ها معتقدند این قابل توجیه نیست که کسی در فقر زندگی کند؛ در حالی که میلیاردرهای جهان، روی هم ثروتی برابر با 13.1 تریلیون دلار دارند.

البته هر دوی این طرز نگاه‌ها می‌توانند به طور هم‌زمان درست باشند.

همچنین وقتی که در زندگی روزمره شخصی بی‌خانمان و افراد فقیر ساکن در حلبی‌آبادها را می‌بینیم، مسئله نابرابری اقتصادی برایمان دغدغه و سوال می‌شود.

اما نابرابری چیست؟ چرا و چگونه اتفاق می‌افتد؟ نابرابری اقتصادی یک حاصل نظم طبیعی است یا سیستم است که مشکل دارد؟

آیا باید تلاش‌هایی در راستای برابرتر کردن افراد انجام شود و برای مثال، مالیات افراد با درآمد بالا مثل کشور سوئد افزایش یابد؟ آیا همه‌گیری ویروس کرونا وضع نابرابری را بدتر می‌کند؟

واقعیت این است که ما پاسخ این سوالات را نداریم.

نابرابری اقتصادی ناشی از عوامل مختلف و متعددی است و در جوامع ما بر سر راه حل آن اتفاق نظر وجود ندارد.

نه تنها درباره نوع راه حل، بلکه حتی بین افراد جامعه توافقی نیست که اصلاً باید برای حل این مسئله کاری انجام شود یا خیر!

مطلب مرتبط: با پول و سرمایه کم، کجا سرمایه گذاری کنیم؟

چیزی که ما می‌توانیم پیشنهاد کنیم این است که درباره وضعیت نابرابری اقتصادی در کشور و در جهان، پیش‌زمینه و بینشی به دست آورید. در این مقاله به همین موضوع خواهیم پرداخت و آن را تا حدی شرح می‌دهیم.

نکات کلیدی

  • تعریف ساده و ابتدایی نابرابری اقتصادی، شکاف و اختلاف درآمد و ثروت در یک جامعه است.
  • همه‌گیری ویروس کرونا، نابرابری اقتصادی را به مسئله برجسته‌تری تبدیل کرده است. گروه‌هایی که به طور مزمن در حال فقیرتر شدن هستند، به میزان بیشتری به این ویروس دچار می‌شوند و به خاطر آن جان خود را از دست می‌دهند. کسانی که نمی‌توانند از پس هزینه بیمه سلامت برآیند و در مشاغل ضروری و در عین حال خطرناک و با درآمد کم مشغول به کارند، بیشتر در خطر هستند.
  • افراد تحصیل‌کرده و مطلع، درباره مسائل اساسی مربوط به نابرابری اقتصادی توافق نظر ندارند؛ مسائلی از جمله این که آیا باید برای کاهش این پدیده کاری کرد یا خیر و اگر باید اقدامی در این راستا انجام شود، باید تا چه حد و از چه طریق انجام گیرد.
  • یکی از مهم‌ترین نابرابری‌های اقتصادی که در جهان مشاهده می‌شود، شکاف ثروت و درآمد بین مردان و زنان است.
ثروتمند در مقابل فقیر
بسیاری باور دارند که برخورداری تعداد کمی از افراد از ثروت میلیارد دلاری در حالی که بسیاری دیگر در فقر هستند، به هیچ وجه قابل قبول نیست.

درک مفهوم نابرابری اقتصادی

مسئله نابرابری اقتصادی را می‌توان این طور درک و تعریف کرد که فقیرترین بخش جامعه در مقایسه با ثروتمندترین افراد چقدر درآمد دارد و ثروت جامعه چگونه در آنجا توزیع شده است.

بیشتر بخوانید: رشد اقتصادی چیست؟

مردم از چه دارایی‌هایی برخوردارند که در شرایط سخت به دردشان بخورد و کمک‌شان کند که در فرصت‌های جدید سرمایه‌گذاری کنند؟ این تفاوت‌ها به چند دلیل اهمیت دارند. 

بیایید ابتدا به جنبه روان‌شناختی نابرابری اقتصادی بپردازیم. همه ما خودمان را با دیگران مقایسه می‌کنیم. این که ما تا چه حد از درآمد یا ثروت خود راضی هستیم، تنها به میزان کوچکی یا بزرگی این اعداد بستگی ندارد.

همچنین فقط به این مسئله نگاه نمی‌کنیم که با درآمدمان چه چیزهایی می‌توانیم بخریم یا ثروتی که داریم چه میزان رفاه برای ما فراهم می‌کند.

علاوه بر موارد بالا، بخشی از میزان رضایت ما به میزان درآمد و ثروت‌مان در مقایسه با دیگران بستگی دارد؛ افرادی مثل همسایگان، همکاران، دوستان، خواهر و برادر، همکلاسی‌ها و رئیس‌مان.

مثلاً شخصی به اسم علی را در نظر بگیرید که شغل‌اش حسابداری است.

علی می‌تواند با درآمد ماهانه 7 میلیون تومان کاملاً خوشحال و راضی باشد اما وقتی می‌فهمد که همکارش محمد ماهانه 10 میلیون تومان از همین شغل درآمد دارد، دیگر خبری از آن خوشحالی و رضایت کامل نیست.

این نابرابری کاملاً غیرمنصفانه به نظر می‌رسد. این مسئله علی را ناراحت یا حتی عصبانی می‌کند.

علی به سراغ محمد می‌رود و از او می‌پرسد: «تو چه کار می‌کنی که ماهانه 3 میلیون تومان درآمد بالاتر گیرت می‌آید؟!».

سپس می‌فهمد که محمد هم درست به اندازه خودش تجربه دارد، او هم حدوداً در همان زمان که علی در این شرکت مشغول به کار شده، کارش را شروع کرده است و هر دوی آن‌ها یک کار انجام می‌دهند.

محمد در جواب او می‌گوید: «مسئله بزرگ‌تر این است که مدیرعامل، ماهانه 100 میلیون تومان درآمد دارد.»

به علاوه این، مشخص می‌شود که همکارشان رضا که در بخش خدمات مشتریان کار می‌کند، ماهانه تنها 3 میلیون تومان حقوق می‌گیرد و از هیچ کدام از مزایایی که علی و محمد دارند، برخوردار نیست.

او بیمه نشده است و مرخصی با حقوق، عیدی یا پاداش هم ندارد.

یکی از مهم‌ترین نابرابری‌های اقتصادی که در جهان مشاهده می‌شود، شکاف ثروت و درآمد بین مردان و زنان است.

مقایسه خود با دیگران
همه ما خودمان را با بقیه مقایسه می‌کنیم و اگر اختلاف معناداری بین وضعیت خودمان و دیگران ببینیم، برآشفته و حتی عصبانی می‌شویم.

آیا نابرابری در اقتصاد جهانی پدیده‌ای مطلوب است؟

علی برای موقعیت شغلی و درآمدی رضا توضیحی پیدا کرده است.

رضا هرگز به دانشگاه نرفته است؛ در حالی که علی و محمد در دبیرستان خوب درس خوانده و برای تحصیل به دانشگاه‌های خوبی رفته‌اند.

از همه این‌ها مهم‌تر، علی و محمد مدرک حسابداری CPA را کسب کرده‌اند که برای رسیدن به آن، بسیار تلاش کرده‌اند.

آن‌ها در یک سری آزمون‌های اضافی شرکت کرده و برای دریافت گواهی‌شان، مبلغ زیادی خرج کرده‌اند.

منطقی به نظر نمی‌رسد که رضا ماهانه 8 میلیون تومان حقوق بگیرد؛ چرا که او هیچ یک از این کارها را انجام نداده است. سیستم به این شکل کار می‌کند.

بیشتر آمریکایی‌ها با این ایده موافق هستند. ممکن است علی و محمد مجرد باشند و رضا خرج همسر و دو فرزندش را هم بدهد، بنابراین به نظر می‌رسد که او به درآمد بیشتری نسبت به علی و محمد نیاز دارد؛ اما آمریکایی‌ها به چنین ایده‌ای علاقه‌مند نیستند.

این عقیده که می‌گوید «از هر کس به اندازه توان‌اش و به هر کسی به میزان نیازش»، ایده کمونیست‌هاست. بعد از این که در سال 1917 کمونیست‌ها در شوروی روی کار آمدند، میلیون‌ها نفر توسط حکومت اعدام شدند.

در این دوره، مردم گرسنگی کشیدند، جنگ اتفاق افتاد و انسان‌ها به فلاکت افتادند (اگرچه افرادی هم عقیده دارند که مشکل از خود فلسفه کمونیسم نیست، بلکه ایراد از نحوه اجرای آن در تاریخ است که به دست دیکتاتورهای بی‌رحم و خشن افتاد).

بیشتر بخوانید: «اقتصاد دستوری» چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

به ماجرای حسابدارها برگردیم. علی معتقد است که این عادلانه نیست که 2 میلیون از درآمدش را به رضا بدهد تا هر دو ماهانه 5 میلیون تومان حقوق بگیرند.

محمد هم نمی‌خواهد اینگونه پول‌اش را تقدیم کند. با این که او همسر و فرزندی ندارد که خرج‌شان را بدهد، اما به‌هرحال او هم باید اقساط وام‌اش را بپردازد.

او همچنین می‌خواهد که به دانشگاه برگردد تا در رشته مدیریت کسب‌وکار تحصیل کند و باید شهریه دانشگاه را هم بپردازد.

این پول کمی نیست. محمد نمی‌خواهد خرج فرزندان کس دیگری را بدهد. اگر قرار بود او ماهانه تنها 3 میلیون تومان درآمد داشته باشد، به خودش زحمت گرفتن مدرک حسابداری CPA را نمی‌داد!

نابرابری اقتصادی چگونه اتفاق می‌افتد؟

همان‌طور که دیدیم، یکی از دلایل این که نابرابری جهانی مشکل محسوب می‌شود این است که ما خودمان را با دیگران مقایسه می‌کنیم.

وقتی می‌فهمیم که وضعیت اقتصادی بقیه مردم از ما بهتر است، احساس بدی پیدا می‌کنیم؛ به خصوص وقتی که بین ما و آن افراد فرق خاصی نباشد و به هم شبیه باشیم.

افراد برای این که سخت کار کنند، به انگیزه نیاز دارند. آن‌ها حس می‌کنند لیاقت این را دارند که چیزی را که به دست آورده‌اند، نگه دارند.

آن‌ها به شایسته‌سالاری هم باور دارند. شایسته‌سالاری ایده‌ای است که می‌گوید افرادی که سخت‌تر کار و تلاش می‌کنند به وضعیت و ثروت بهتر می‌رسند، نه کسانی که از امتیاز خاصی برخوردارند.

اما علی و محمد وقتی که درباره داستان زندگی رضا بیشتر بدانند، چنین احساسی خواهند داشت؟

رضا در یک محیط نیمه‌روستایی بزرگ شده است. او به مدرسه‌هایی رفته است که از متوسط پایین‌تر بوده‌اند و برای انتخاب رشته تحصیلی‌اش، انتخاب چندانی نداشته است.

او از کودکی به عنوان شاگرد مغازه کار کرده است. مادر رضا هم به عنوان مستخدم کار می‌کرد.

پدر و مادر رضا، هیچ یک دبیرستان را به اتمام نرساندند. آن‌ها نمی‌توانستند رضا را در حل تکالیف مدرسه‌اش کمک کنند. آن‌ها اغلب شب‌ها و آخر هفته‌ها را هم کار می‌کردند.

رضا با بچه‌های همسایه بازی می‌کرد و پدربزرگ و مادربزرگ‌اش مراقب او بودند. وقتی رضا به دبیرستان رسید، در همان محل کار مادرش مشغول به کار شد.

او در آن جا دوستان خوبی پیدا کرد، اما هیچ‌کدام‌شان حرفی از دانشگاه رفتن نمی‌زدند. بیشتر آدم‌هایی که رضا می‌شناخت، تحصیلات دانشگاهی نداشتند.

هیچ‌کس از رضا یا دوستان‌اش انتظار نداشت که در دانشگاه درس بخواند تا بعداً بتواند شغل بهتری نصیب‌اش شود.

در مقابل، محمد و علی هر دو در شهر بزرگ شده‌اند. آن‌ها پدر و مادری از طبقه بالاتر از متوسط داشتند و به مدرسه‌های خوبی رفته‌اند. معلم آن‌ها برای ورود به دانشگاه تشویق‌شان کرده و آن‌ها را برای کنکور آماده می‌کرد.

دوستان آن‌ها همه می‌خواستند به دانشگاه بروند؛ بنابراین از آن‌ها هم انتظار می‌رفت که وارد دانشگاه شوند. همه اطرافیان علی و محمد به دانشگاه رفته بودند.

نابرابری در فرصت‌هایی که پیش روی علی، محمد و رضا بود، آن‌ها را به وضعیت امروز رسانده است. هیچ‌یک از آن‌ها در این مورد تقصیری ندارد.

خانواده علی و محمد به اندازه‌ای پول و ثروت داشته‌اند که فرزندشان را به یک مدرسه خوب بفرستند. از هر دوی آن‌ها انتظار می‌رفت که به دانشگاه بروند و بعد، شغل مناسبی پیدا کنند که درآمد و شرایط خوبی داشته باشد.

رضا از هیچ‌یک از این امکانات و امتیازات برخوردار نبوده است.

این مثالی از نحوه وقوع نابرابری اقتصادی بود. اگرچه به‌هرحال این اتفاق می‌افتد، پیامدهای آن قابل توجه هستند.

نابرابری فرصت‌ها
به طور کلی نابرابری فرصت‌ها موجب نابرابری اقتصادی می‌شود.

چگونه همه‌گیری کووید 19 باعث دیده شدن نابرابری اقتصادی شده است؟

همه‌گیری بیماری کرونا، به عنوان ویروسی که گاهی کُشنده می‌شود و هیچ‌کس در برابر آن ایمنی ماندگار ندارد، مردم را درباره نابرابری اقتصادی در جامعه آگاه‌تر کرده است.

به عنوان مثال، در جریان زندگی سخت‌تر و فقر بیشتر  آمریکایی‌های لاتین، سیاه‌پوستان و بومیان آمریکا، همه این گروه‌ها به میزان بسیار بالاتری از سفیدپوستان به کرونا مبتلا شدند و از این بیماری جان باختند. 

نمونه قابل توجهی از مسئله کرونا که در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر دیده شد، این بود که کارگران روزمزد که نیاز داشتند برای تامین مخارج خانواده خود کار کنند، قرنطینه را رعایت نکردند و بنابراین بیشتر در معرض ابتلا به کرونا قرار گرفتند.

حل مسئله نابرابری اقتصادی

آیا نابرابری اقتصادی مسئله‌ای است که باید برای حل آن تلاش کنیم؟

در آمریکا، این سوال به یک مسئله داغ سیاسی تبدیل شده است.

این سوال، مواردی مثل مالیات تصاعدی (progressive taxation)، پوشش همگانی خدمات سلامتی و درمان (universal healthcare coverage)، بیمه بیکاری (unemployment insurance) و پرداخت یارانه نقدی به عنوان حداقل حقوق (basic income) را در بر می‌گیرد. 

بیشتر بخوانید: چرا ثروتمند نمی شویم؟ 20 دلیل اصلی را بخوانید

بعضی افراد معتقدند که آمریکا باید در مسائل بیشتری شبیه به مدل نوردیک (کشورهای اروپای شمالی مثل نروژ که سیستم رفاهی فراگیر دارند) شود و حمایت‌های اجتماعی خود را تقویت کند.

بقیه باور دارند که این مدل بیش از حد سوسیالیستی است و مدلی را ترجیح می‌دهند که بیشتر بر اساس سرمایه‌داری باشد.

این افراد نمی‌خواهند که با پرداخت مالیات بالاتر، هزینه این برنامه‌های اجتماعی را تامین کنند و در مقابل معتقدند که بهتر است این شکاف‌ها و نابرابری‌های اقتصادی توسط موسسات خیریه و غیرانتفاعی کاهش یابد.

مفهوم فقر مدرن چیست؟

امروزه ما در دنیایی مدرن زندگی می‌کنیم که با وجود پیشرفت روزافزون تکنولوژی و ایجاد برج‌های غول‌پیکر، احساس کمبود بشر نسبت به قبل را دستخوش تغییر نداده و بشر هر روز با نیازهای جدیدی آشنا می‌شود که حتی تا دیروز ذره‌ای برایش اهمیت نداشت.

در واقع این فقر هیچ اهمیتی در زندگی افراد جامعه ندارد و بیشتر حالتی روانی و ذهنی (Mentally) دارد.

فرض کنید شما یک زندگی با رفاهی معمولی برای خود درست کرده‌اید؛ یکی از اقوام خود را می‌بینید که در ظاهر توانایی‌هایی مشابه شما دارد اما رفاه بیشتری در زندگی خود دارد.

آیا شما احساس سرخوردگی یا مظلوم نمی‌کنید؟ ممکن نیست شما این اتفاقات را به نابرابری اقتصادی در ایران ربط دهید؟ 

در واقع این اتفاق در هر کشوری می‌تواند رخ دهد اما چون ما بنابر دلایلی سطح رفاه کمتری نسبت به فردی دیگر داریم، احساس نابرابری به ما دست می‌دهد.

در این وضع یا منزوی می‌شویم و یا سعی و تلاش خود را معطوف به رقابت با دیگران می‌کنیم و از آن جایی که دنیای رقابت انتهایی ندارد، ما همواره در حال دویدن خواهیم بود.

آری، در دنیای مدرن همه چیز رقابتی است…

فقر چندبعدی چیست؟

زندگی مثل یک دومینو است؛ اگر فردی در بچگی سوء تغذیه داشته باشد، چند درصد احتمال دارد که آن فرد در بزرگسالی بتواند یک ورزشکار حرفه‌ای شود؟

در واقع فقر چندبعدی همانطور که از اسمش پیداست، فقر را با معیارهایی بجز درآمد می‌سنجد. تاکید اصلی این شاخص بر روی فقر غیرپولی و عواقب آن برای عموم مردم است.

این شاخص از 3 بعد اصلی تشکیل شده است و هر کدام از آن‌ها توسط چند معیار سنجیده می‌شود که همگی به شرح است:

  1. آموزش: این بعد از دو معیار سال‌های تحصیل و حضور کودک در مدرسه تشکیل شده است.
  2. سلامت: از بعد هم از دو معیار مرگ‌ومیر کودکان و تغذیه تشکیل شده است.
  3. استانداردهای زندگی: این بعد از شش معیار تشکیل شده که شامل برق، دفع فاضلاب، آب آشامیدنی، کفپوش خانه، سوخت پخت‌وپز و مالکیت کالای بادوام است.

لازم به ذکر است که یک ابعاد مذکور از وزن مساوی برخوردارند و این شاخص در بیش از 100 کشور توسعه‌یافته در حال بررسی و تحقیق است.

سوالات متداول

نابرابری اقتصادی چیست؟

تعریف ساده و ابتدایی نابرابری اقتصادی، شکاف و اختلاف درآمد و ثروت در یک جامعه است.

چه اتفاقاتی نابرابری اقتصادی در جهان را به مفهوم برجسته‌تری تبدیل کرد؟

همه‌گیری ویروس کرونا، نابرابری اقتصادی را به مسئله برجسته‌تری تبدیل کرده است. گروه‌هایی که به طور مزمن در حال فقیرتر شدن هستند، به میزان بیشتری به این ویروس دچار می‌شوند و به خاطر آن جان خود را از دست می‌دهند. کسانی که نمی‌توانند از پس هزینه بیمه سلامت برآیند و در مشاغل ضروری و در عین حال خطرناک و با درآمد کم مشغول به کارند، بیشتر در خطر هستند.

شاخص فقر چندبعدی چیست؟

فقر چندبعدی همانطور که از اسمش پیداست، فقر را با معیارهایی بجز درآمد می‌سنجد. تاکید اصلی این شاخص بر روی فقر غیرپولی و عواقب آن برای عموم مردم است. این شاخص از 3 معیار اصلی آموزش، سلامت و استانداردهای زندگی تشکیل شده است.

سخن آخر

نابرابری اقتصادی مسئله گول‌زننده‌ای است. تا حدی از نابرابری می‌تواند طبیعی باشد.

رضا خودش انتخاب نکرد که از شرایطی به خوبیِِ علی و محمد محروم باشد. نیروهای اجتماعی، وضعیتی که آن‌ها در آن به دنیا آمده و بزرگ شده‌اند را تعیین کرده‌اند و بعد، این شرایط نابرابر را برای آن‌ها به امری دائمی تبدیل نموده‌اند.

همچنین نیروهای دیگری هم وجود داشته‌اند که به رضا کمک کرده‌اند تا شغلی به دست آورد که برای کسی که تحصیلات دانشگاهی ندارد، درآمد نسبتاً مناسبی فراهم می‌کند.

اما در اینجا این سوال پیش می‌آید که چرا رضا از همان فرصت‌هایی که همکاران‌اش داشتند برخوردار نبود؟ مسائل عدالت، انصاف و برابری فرصت‌ها، زیرمجموعه مسئله نابرابری اقتصادی هستند. در این مورد، این اهمیت زیادی دارد که ما تا چه میزان از این نابرابری را طبیعی، ناگزیر، قابل قبول یا حتی مطلوب می‌دانیم.

تصمیم این مسئله به تک‌تک ما بستگی دارد که برابری یا نابرابری اقتصادی را به چه شکل ببینیم و بعد، بر همان اساس به سیستمی رای بدهیم که پول‌مان را به شیوه‌ای که مد نظر ماست خرج کند.

آیا این مطلب مفید بود؟
‌بله‌‌خیر‌

شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:

  • می‌توانید در دارایی‌هایی مانند طلا و مسکن سرمایه‌گذاری کنید
  • در صندوق‌های سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید

برای شروع سرمایه‌گذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

نام شرکتویژگی‌هاامتیاز
کارگزاری آگاه
  • باشگاه مشتریان با جایزه
  • نرم‌افزار معاملاتی پیشرفته
  • دریافت اعتبار معاملاتی
  • خرید آنلاین صندوق‌ سرمایه‌گذاری
  • ثبت‌نام آنلاین برای کد بورسی
blankثبت نام در بورس

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

نام خدماتویژگی‌ها
دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال
  • دوره‌های حضوری + غیرحضوری
  • شناخته‌شده‌ترین اساتید
  • در سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته
  • ارائه مدرک معتبر گذراندن دوره
blank

بیشتر بخوانید:

مفاهیم اقتصادی به زبان ساده

0 0 رای
به مطلب امتیاز دهید:
اشتراک
اطلاع از
guest

0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده همه دیدگاه‌ها

مطالب مرتبط

blank

در بورسینس از 10 سال گذشته تاکنون، تلاش ما این بوده به شما کمک کنیم:

  • ترید و سرمایه‌گذاری اصولی را شروع کنید
  • ارزش پول‌تان را در برابر تـورم حفظ کنید
  • از سرمایه‌تان برای کسب سود بیشتر استفاده کنید
  • سرمایه‌گذاری موفق‌تری داشته باشید

درباره بورسینس بیشتر بخوانید 

blank
0
از دیدگاه‌ شما استقبال می‌کنیمx