شاید خیلی از شما عزیزان که در حال مطالعه این مطلب هستید اطلاعات زیادی در مورد بیتکوین داشته باشید؛ اما سوالی که همیشه از من و یا هرکس دیگری که در زمینه ارزهای دیجیتال فعالیت میکند، پرسیده میشود این است که بیتکوین چگونه به وجود آمد و اصلا دلیل به وجود آمدن این ارز دیجیتال چیست؟
مطلب مرتبط: همهچیز درباره بیتکوین
در این مقاله سعی داریم که به این پرسش پاسخ دهیم و برای این کار باید به سال 2008 و مشکلاتی که سیستم بانکداری آن زمان را احاطه کرده بودند، بازگردیم.
عناوین مطلب:
در سال 2008 بیتکوین از میان خاکستر دنیای تقریبا نابود شده وال استریت به دنیا آمد.
در طی 4 ماه بین ماههای آگوست تا اکتبر سال 2008 میلادی چند اتفاق بیسابقه و تاریخی به وقوع پیوست که تولد بیتکوین را رقم زدند. ابتدا وبسایت Bitcoin.org به ثبت رسید و سپس موسسه مالی برادران لیمن (Lehman Brothers)، که چهارمین موسسه مالی آمریکا بود، بزرگترین ورشکستگی کل تاریخ ایالات متحده آمریکا را به نام خود ثبت کرد.
بعد از این اتفاق بانک آمریکا (Bank Of America) موسسه مالی مریل لینچ را با قیمت 50 میلیارد دلار خریداری نمود. در همان سال دولت آمریکا برنامه TARP را اجرا کرد که به عنوان یک پروسه نجات مالی شناخته میشود و 700 میلیارد دلار اعتبار به این برنامه تخصیص داده شد و در نهایت بانکها و شرکتهای بزرگی با استفاده از این برنامه نجات یافتند.
حرکت آخر و مهم در تولد بیتکوین در طی این 4 ماه انتشار مقالهای توسط ساتوشی ناکاموتو بود که در آن بیتکوین و ایدههای اولیه تکنولوژی بلاکچین را توضیح داد و بیتکوین به وجود آمد.
نادیده گرفتن ارتباط عجیب و هماهنگی اتفاقات مربوط به فروپاشی اقتصادی و تولد بیتکوین کار بسیار سختی است. بحران اقتصادی آن دوره تریلیونها دلار به کشورهای مختلف ضرر زد و اعتماد بین مردم و غولهای اقتصادی را نابود کرد؛ در همان زمان بیتکوین یک سیستم غیرمتمرکز برای نقل و انتقالات مالی به وجود آورد.
ساتوشی ناکاموتو کیست؟
استفاده از عبارت “آقای” ساتوشی ناکاموتو میتواند کاملا نا درست باشد؛ زیرا هیچکس هیچ اطلاعاتی در مورد این فرد ندارد و سن، جنسیت، ملیت و… ناکاموتو نیز مخفی است؛ ممکن است که ناکاموتو نام یک گروه باشد و حتی فرضیههایی مبنی بر انسان نبودن ساتوشی ناکاموتو نیز در فضای مجازی وجود دارد!
وی در یک صفحه مجازی، که در آن خود را مبتکر پرداخت همتا به همتا معرفی کرده بود و با استفاده از آن در مورد بیتکوین با دیگر افراد حرف میزد، ادعا کرده بود که یک مرد 37 ساله است و در ژاپن زندگی میکند.
جدای از ادعاهای خود ساتوشی و با در نظر گرفتن یک سری شواهد به نظر میرسد این فرد در انگلستان، آمریکای شمالی، آمریکا جنوبی، آمریکای مرکزی ساکن بوده است و مردم اعتقاد دارند که با توجه به انگلیسی بی عیب و نقص او در نوشتن و استفاده از اصطلاحات خاص بریتیش به احتمال بسیار زیاد او مقیم کشور انگلستان است.
از طرفی با در نظر گرفتن زمان ارسال پستهای ساتوشی و در نظر گرفتن زمان معمول خواب در کشورهای مختلف میتوان به این نتیجه رسید که از نظر جغرافیایی در مرکز و یا شرق کره زمین زندگی میکند.
هویت ساتوشی ناکاموتو تبدیل به یک معمای فوقالعاده جذاب شد و مردم در سراسر دنیا به دنبال پیدا کردن این فرد مرموز بودند.
این جنب و جوش و توجه رسانهها باعث شد که هر از چندگاهی برخی از افراد ادعا کنند که ساتوشی ناکاموتوی اصلی هستند و یکی از معروفترین آنها کریگ رایت استرالیایی بود که در سال 2016 توجه زیادی را به خود جلب کرد و مجلات Econmist و Wired نیز با او مصاحبه کردند؛ اما بعد از مدتی مشخص شد که او نیز ادعای دروغینی را مطرح کرده است.
نظریهها در مورد ریشه و هویت ساتوشی ناکاموتو اکنون به تمام 5 قاره کشیده شده است و باعث میشود که حدس اولیه در مورد اینکه این ساتوشی نه یک فرد بلکه گروهی از افراد هستند قوت بگیرد.
تسلط کامل و عجیب ساتوشی بر مباحث مختلف؛ مانند رمزنگاری، علوم کامپیوتر، اقتصاد و روانشناسی و همچنین توانایی بسیار بالا در ارتباط برقرار کردن با دیگران نشان میدهد که به احتمال زیاد ساتوشی ناکاموتو نام یک گروه است؛ اما آنها چه کسانی هستند؟
هرچند این معما هرگز حل نشود؛ ولی ساتوشی قطعا از بی ثباتی رو به رشد وال استریت آگاهی داشته است!
بحران اقتصادی سال 2008 میلادی
سال 2008 برای غولهای اقتصادی یک سال فوقالعاده کابوس وار بود.
اولین بار یک موسسه بزرگ وال استریت، Bear Stearns، در ماه مارچ آن سال تسلیم مشکلات خودش شد و بعد از 85 سال فعالیت و دیدن انواع فراز و نشیبهای بازار بالاخره به خاطر سقوط بازار مسکن نابود شد و در 16 ام ماه مارچ کمپانی JPMorgan Chase & CO این شرکت را به ازای 2 دلار برای هر سهم خریداری کرد که تقریبا 1 درصد ارزش هر سهم 170 دلاری سال گذشته Bear Stearns بود.
بانک فدرال آمریکا برای سرعت بخشیدن به معامله 29 میلیارد دلار از داراییهای به درد نخور شرکت را خریداری کرد. بعد از این اتفاق جان مک و لیوید بلنکفین، مدیر عاملان کمپانیهای Morgan Stanley و Goldman Sachs به سهامداران خود اعلام کردند که بحران سقوط بازار مسکن کوتاه مدت بوده و به زودی به پایان میرسد.
بخش اعظمی از این بحران به دلیل دادن وامهای بی در و پیکر با عنوان وامهای درجه دو به آمریکاییهایی که توانایی بازپرداخت بدهیهای خود را نداشتند، به وجود آمد.
وامهای درجه دو به افرادی داده میشد که از نظر درآمد و اعتبار پایینتر از حد معمول بودند و این موضوع باعث شد که آنها نتوانند وامهای خود را پس بدهند و باعث به وجود آمدن بحران عظیم مالی سال 2008 شدند.
در طول تاریخ وقتی یک بانک وامی را به متقاضی وام پرداخت میکرد، وثیقهای جهت ایجاد اطمینان برای باز پرداخت وام نزد بانک باقی میماند. در مورد وامهای درجه 2 بعد از اینکه وام به افراد داده میشد، وثیقهها در یک سری اسناد پیچیده با نام CMO بستهبندی شده و سپس این CMO ها به دیگر سرمایهگذاران فروخته میشد.
این کار مانند پرتاب کردن یک سیبزمینی داغ وسط بازارهای اقتصادی بود؛ زیرا خریداران با دروغ بالا بودن احتمال باز پرداخت و ریسک کم فریب خوردند.
چیزی که مردم و مدیران اجرایی وال استریت از آن آگاه نبودند، ریسک فوقالعاده بالای CMO ها بود.
بخشی از این مشکلات این بود که CMO یک سری اسناد پیچیده اقتصادی بودند که ساختار تاریخ مصرف گذشتهای داشته و سیستمهای آنالوگ و دیجیتال در آن با همدیگر ترکیب شده بودند. بعد از مدتی این CMO ها در سراسر جهان پخش شدند و سرمایهگذاران بینالمللی ناگهان با شبکهای از وامهای مسکن آمریکایی در ارتباط بودند.
در تابستان سال 2008 میلادی با وجود عدم شفافیت مالی؛ به دلیل دسترسی به منابع مالی بانک فدرال آمریکا، ریچارد فولد جونیور، مدیر عامل شرکت برادران لیمن، اعلام کرد که: “ما الان نمیتوانیم که شکست بخوریم”.
در میان طوفان و آشفتگی وال استریت، ساتوشی ناکاموتو مشغول کار بر روی کانسپت اولیه بیتکوین بود.
در 18 اوت سال 2008 وبسایت Bitcoin.org، وبسایت اصلی برای دریافت اطلاعات مربوط به بیتکوین، ثبت شد. چیزی که اکنون واضح میباشد، این است که ساتوشی در حال طراحی تکنولوژیای بود که اگر در آن زمان وجود داشت، به احتمال بسیار زیاد میتوانست با توجه به ماهیت غیرمتمرکز و غیرقابل تغییر بودن بلاکچین مشکلات CMO ها را حل و فصل کند.
هر وامی که در یک CMO خاص بستهبندی میشد، میتوانست در یک بلاک موجود در بلاکچین ثبت شده و اسناد آن در بلاکچین قابل مشاهده باشد. این موضوع میتوانست به خریداران این امکان را بدهد که تمام وضعیت CMO مد نظرشان را بررسی کرده و در مورد مالکیت و نحوه گردش مالی آن به راحتی در بلاکچین تحقیق کند.
صبح چهارشنبه 10 سپتامبر 2008 فولد و دیگر مدیران ارشد با روی دیگری از واقعیت اعلامیه پر از اعتماد به نفس فولد در تابستان روبرو شدند.
گروه مدیریتی چالش جدیدی را پیدا کرده بودند که باید به یک سری تحلیلگر نا راضی و منتقد در مورد ثبت 5.8 میلیارد دلار از داراییهای سمی (داراییهایی که قابلیت نقدشوندگی ندارند) و از دست دادن 3.9 میلیارد دلار سرمایه توضیح میدادند. جلسه به صورت ناگهانی به اتمام رسید و تحلیلگران بدون اینکه از توضیحات کمپانی لیمن قانع شده باشند آنجا را ترک کردند.
بازار روز گذشته شرکت برادران لیمن را با ریزش 45 درصدی ارزش سهام تنبیه کرده بود و روز چهارشنبه نیز ارزش سهام این کمپانی 7 درصد دیگر سقوط کرد.
دو روز بعد مدیرعاملان شرکتهای مریل لینچ، مورگان استنلی و گلدمن ساکس در بانک فدرال آمریکا با حضور وزیر خزانهداری ایالات متحده و ریسس بانک فدرال با همدیگر ملاقات کردند.
موضوع بحث این جلسه این بود که باید چه کاری با شرکت برادران لیمن انجام داد؛ زیرا پر واضح بود که این وضعیت در حال تبدیل به یک وضع اضطراری است. در آن جلسه سریعا به این نتیجه رسیده شد که یا موسسه مالی بینالمللی بارکلی و یا بانک امریکا باید برادران لیمن را نجات دهد.
روز بعد یعنی شنبه دوباره همین گروه با همدیگر ملاقات کردند و جان تین، مدیرعامل مریل لینچ، افکار پریشانی داشت. او معتقد بود که شرکت او نیز در مسیری است که برادران لیمن در انتهای آن است و ممکن است در آیندهای نه چندان دور گرفتار سرنوشت شوم شرکت مذکور شود. تین به سرعت به دنبال یافتن خریداران مناسب برای مریل افتاد که بانک آمریکا، که قرار بود برادران لیمن را خریداری کند، به عنوان گزینه مناسب او انتخاب شد.
با مذاکرات مخفیانه مریل لینچ و بانک آمریکا، تنها راه نجات برادران لیمن موسسه مالی بارکلی بود.
روز یکشنبه 14 سپتامبر 2008 میلادی بارکلی آماده بود که پیشنهاد خود را برای خرید برادران لیمن ارائه دهد و کمپانی لیمن تنها برای چند روز به پشتیبانی دولت آمریکا و یا بریتانیا برای معاملات خود نیاز داشت تا بارکلی رای نهایی سهامداران را برای تایید انتقال سهام برادران لیمن به دست بیاورد.
هیچ کدام از این دولتها برای این کمک چند روزه اعلام آمادگی نکردند و به همین دلیل این پیشنهاد از بین رفت. تنها چند ساعت پیش از باز شدن بازار معاملات کشورهای آسیایی، دولت آمریکا تنها راه باقیمانده را جلوی پای برادران لیمن گذاشت: اعلام ورشکستگی!
هاروی میلر، وکیل حوزه ورشکستگی از پنجشنبه شب در حال آمادهسازی کارهای ابتدایی بود که تا به آن زمان بزرگترین ورشکستگی تاریخ آمریکا محسوب میشد.
وقتی از یکی از مسوولان ارشد بانک فدرال آمریکا پرسیده شد که آیا آقای میلر احساس میکند که شرکت لیمن آماده اعلام ورشکستگی هست یا خیر؛ او پاسخ داد که: ” این موضوع یک آرماگدون اقتصادی ایجاد خواهد کرد”
همان شب بانک آمریکا در حال پایان دادن معامله برای خرید مریل لینچ به قیمت 50 میلیارد دلار بود و چند ساعت بعد در ساعات ابتدایی روز دوشنبه برادران لیمن اعلام ورشکستگی کرد و بزرگترین ورشکستگی تاریخ آمریکا را رقم زد.
اکنون همه چیز به پایان رسیده بود و فعالیت شرکت 164 سالهای که با مغازه فروش خشکبار آغاز به کار کرده و به چهارمین موسسه مالی آمریکا تبدیل شده بود؛ ورشکست شد. بعدها معلوم شد ورشکستگی برادران لیمن و فروش مریل لینچ تازه ابتدای ماجرا بود.
روز سه شنبه در حالی که شرکت لیمن در حال تکه تکه شدن بود، بانک فدرال نیویورک وام 85 میلیارد دلاری به گروه بینالمللی آمریکا (AIG)، بزرگترین شرکت بیمه ایالات متحده، اعطا کرد و ابرهای سیاه در افق وال استریت و بازار اقتصادی جهان ظهور کرده بودند.
تولد بیتکوین
6 هفته و نیم بعد در 31 اکتبر سال 2008 میلادی ساتوشی ناکاموتو وایت پیپری (White paper) را منتشر کرد که امروزه میتوانیم به وضوح ببینیم که آن وایت پیپر مسیر جهان را تغییر داده است. 31 اکتبر 2008 روزی بود که بلاکچین متولد شد. در پاراگراف نتیجهگیری مقاله، ساتوشی جمله زیر را نوشت:
” ما سیستمی را عرضه کردهایم که که بتوان تراکنشهای الکترونیک را بدون نیاز به اعتماد به کسی انجام دهید.”
زمانی که او مقاله را منتشر کرد، تمام کدهای مربوطه را نوشته بود و در مقاله عنوان کرد که قبل از اینکه خودش را قانع کند که مقاله باید منتشر شود، تمام کدها را با دست خودش نوشته و مطمئن شده است که میتواند هر مشکلی را حل کند.
به نظر میرسد ساتوشی مراحل اولیه کار و پایهریزی بیتکوین را اواخر سال 2006 میلادی و کدنویسی آن را در ماه می سال 2007 آغاز کرده است.
خیلی سخت است که باور کنیم کسی با سطح اطلاعات کمی بتواند سقوط بازار مسکن آمریکا را در آن زمان پیشبینی کند؛ زیرا هیچکس در آن بازه زمانی، به جز مسوولان ارشد دولتی، نمیتوانست چنین بحرانی را در سال 2008 پیشبینی کند و ساتوشی باید اطلاعات و هوش فوقالعاده در مشاهده و تحلیل بازارهای جهانی داشته باشد.
یک روز بعد از انتشار وایت پیپر، ساتوشی ایمیلی را به ” لیست ایمیل رمزنگاری” همراه با لینک مقاله خود فرستاد. این لیست شامل تمام افرادی بود که روی مساله رمزنگاری و اپلیکیشنهای احتمالی آن تمرکز کرده بودند و ایمیل ساتوشی تعداد زیادی پاسخ دریافت کرد.
در 7 نوامبر سال 2008 ساتوشی در پاسخ به دنبالکنندگان رو به رشد و مشتاق خود نوشت که: ” در رمزنگاری نمیتوانید راهحلهایی برای مشکلات سیاسی پیدا کنید؛ ولی میشود در یک نبرد پیروز شویم و برای سالیان طولانی محدودهای آزاد برای خود داشته باشیم. دولتها میتوانند شبکههای متمرکز مثل Napster را نابود کنند؛ ولی شبکههای پرداخت همتا به همتای خالص مثل Gnutella از گزند دولتها در امان هستند.”
این سیستم غیرمتمرکز پایه و اساس اینترنت این روزهاست که هر Node به عنوان یک عامل ناشناس با دیگر Node های موجود در یک شبکه مشترک کار کرده و اطلاعات را منتقل میکنند.
در 9 نوامبر بیتکوین در وبسایت SourceForge.net ثبت شد، این وبسایت مخصوص توسعه نرمافزارهای اوپن سورس است. در پاسخ به زیاد شدن سوالات و علاقه مردم به لیست ایمیل رمزنگاری، ساتوشی اعلام کرد که سرعت خود را بالا میبرد و به زودی سورس کد بیتکوین را منتشر کرده و تمام سوالات مربوط به پیادهسازی آن را پاسخ میدهد.
همانطور که وال استریت در حال فروپاشی بود، ساتوشی به مدت چند ماه کاملا ساکت بود. اقدامات اورژانسی پایدار کردن وضع اقتصادی که در سال 2008 انجام شده بود؛ کمی اوضاع را بعد از ورشکستگی لیمن رو به آرامش برد.
یکی از این اقدامات همان برنامه TARP بود که در ابتدای این مقاله در مورد آن خواندید.
در نهایت در 3 ژانویه سال 2009 بیتکوین بر صحنه اقتصاد جهانی قدم گذاشت و تکنولوژی بلاکچین به کمک مردم آمد تا تراکنشها شفافتر، سریعتر و ارزانتر از همیشه انجام شود و هرکس در هرکجای دنیا بتواند در بلاکچین تمام نقل و انتقالات مالی را به صورت رایگان رصد کند.
تولد بیتکوین در این اوضاع حتی اگر ربطی به بحران اقتصادی نداشته باشد؛ باعث میشود که تا همیشه سال 2008 و نابودی شرکتها و بانکهای بزرگ را به یاد داشته باشیم.
یک سیستم مالی جایگزین
نه روز بعد از آغاز به کار رسمی بیتکوین، اولین تراکنش تاریخ این ارز دیجیتال بین ساتوشی ناکاموتو و های فینی، از اولین مشتریان و توسعهدهندگان بیتکوین، صورت گرفت. 9 ماه بعد اولین بار این کوین مجازی ارزش گذاری شد و قیمت هر بیتکوین به 0.08 سنت رسید؛ یعنی اگر کسی در آن زمان 1 دلار بیتکوین خریداری میکرد؛ در سال 2017 یک میلیون دلار سرمایه داشت.
با بررسی عمیقتر مقاله ساتوشی میتوان به این نتیجه رسید که وی قصد داشته است تا یک سیستم مالی جدید را پایهگذاری کند.
مدتی بعد ساتوشی ناپدید شد و بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که او این کار را به خاطر بیتکوین انجام داده است، بهرحال او کسی بود که یک سیستم مالیای طراحی کرده بود که قصد داشت بخش اعظمی از اقتصاد حال حاضر دنیا را تصاحب کرده و جایگزین آن شود.
این موضوع میتواند توجهات بسیاری را به خود جلب کند و دولتهای بزرگ دنیا و قدرتهای پنهان و آشکار در صدد نابودی او برآیند. با ناپدید شدن ساتوشی، بیتکوین دیگر هیچ رد و صاحبی نداشت و تنها نقطه ضعف بیتکوین نیز از بین رفت.
حال بیتکوین مانده است و میلیونها کاربر که آن را کنترل میکنند.
از آنطرف وال استریت هر روز شکستهای بسیاری را تجربه میکرد. دولت آمریکا از طریق برنامه TARP 700 میلیارد دلار برای نجات مالی شرکتها خرج کرد و در محموع 2.5 تریلیون دلار به بازار تزریق شد.
داستان همینجا به اتمام نمیرسد؛ زیرا هزینه بازگشت اعتماد و سرمایه مردم به بازار چیزی حدود 12.2 تریلیون دلار بود. در همان حال که وال استریتی که میشناختیم یک مرگ فوقالعاده گران را تجربه میکرد؛ بیتکوین بدون آن که هیچ ضرری به دنیا برساند متولد شد.
بیتکوین به عنوان یک تکنولوژی اوپن سورس خود را وارد دنیا کرد و سریعا مانند یک کودک بدون مادر در جهان رها شد.
شاید اگر سیستم اقتصادی دنیا کمی سالمتر بود و بحرانهای مالی کمر شرکتهای مختلف و مردم را خم نمیکرد؛ بیتکوین با اقبال کمتری مواجه میشد؛ ولی تمام این موارد باعث شد که بیتکوین سریعا به یک کودک نوپای قدرتمند و چموشی تبدیل شود که در حال حاضر میبینیم.
به دنیایی که بیتکوین خلق کرده است خوش آمدید
از وقتی ساتوشی ناپدید شده است بیتکوین مانند یک حیوان وحشی آزاد شده و طوری پیشرفت نموده که جامعه جهانی را به فکر درباره سیستمهای اقتصادی و تکنولوژیکی معمول وادار کرده است.
تعداد بیشماری از سیستمهای شبیه بیتکوین در طی این سالها به وجود آمدهاند؛ اتریوم، لایتکوین، زدکش و… از جمله این ارزهای دیجیتال هستند که همگی بر پایه تکنولوژی بلاکچین متولد شدهاند و همه هدیهای از طرف ساتوشی ناکاموتو به دنیا هستند.
سازمانها و قدرتهای اقتصادی و تکنولوژیکی بسیاری نیز در طول زمان به این تکنولوژی روی آورده و روز به روز در حال اضافه کردن ویژگیهای جدید و پیشرفت دادن آن هستند.
هیچ معلوم نیست که آینده بلاکچین و بیتکوین به کجا خواهد رفت؛ شاید روزی برسد که تمام دنیا در راستای این تکنولوژی حرکت کند و بلاکچین و بیتکوین مانند آب به یک مساله حیاتی برای بقا تبدیل بشوند. به دنیایی که ساتوشی و بیتکوین خلق کردهاند خوش آمدید!
مقالات مرتبط:
شما در بورس، علاوه بر خرید و فروش سهام:
- میتوانید در داراییهایی مانند طلا و مسکن سرمایهگذاری کنید
- در صندوقهای سرمایه گذاری بدون ریسک، سود ثابت بگیرید
برای شروع سرمایهگذاری، افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
نام شرکت | ویژگیها | امتیاز | لینک ثبتنام |
---|---|---|---|
کارگزاری آگاه |
|
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود: